شرکتهای بزرگ کارمندان بسیار زیادی دارند که میتوانند هر پروژه یا وظیفهای را که تمایل دارند برایشان انجام دهند. وقتی شرکتها منابع و پول کافی در دسترس دارند دلیلی ندارد که بخواهند فریلنسرهایی استخدام کنند که تعهد طولانیمدت به شرکت ندارند. دلایل بسیار زیادی وجود دارند که درک آنها باعث میشود بفهمید چه چیزی باعث شده تا کارمندانی استخدام کنید که هزینهی کلانی روی دستتان میگذارند و دقیقاً درزمینهی استخدام فریلنسر چه اشتباهاتی مرتکب شدهاید که شما را بدبین کرده است.
تعهد طولانیمدت وجود ندارد
چرا یک شرکت باید کسی را استخدام کند که تعهد طولانی مدتی به شرکت ندارد؟ دلیلی که اغلب کارفرمایان بر اساس آن اقدام به استخدام فریلنسر میکنند این است: برای ذخیره در منابع مالی. وقتی یک شرکت با فریلنسرها یا پیمانکاران کار میکند این انتخاب را دارد تا بتواند با استعدادترین کارمندان را به کار بگیرد بدون اینکه هیچگونه تعهدی برای ادامه دادن همکاری با آنها داشته باشد. وقتی فریلنسر استخدام میکنید با پایان یافتن پروژه، پرداخت نیز متوقف میشود.
قبل از اینکه فریلنسر شوم شرکتها متعهد بودند هرماه به من چندین هزار دلار پرداخت کنند بدون اینکه تاریخ پایان همکاری مشخص باشد. اگر این کار را نمیکردند من هم برای آنها کار نمیکردم؛ اما اکنون که فریلنسر هستم، به پروژههای کوتاهمدت، اگر حقالزحمهی منصفانهای داشته باشد، علاقهمندتر هستم.
یک شرکت مشتاق است تا برای انجام یک یا دو پروژه به کسی که مهارتهای لازم برای انجام آنها را داشته باشد پول بیشتری پرداخت کند.
لازم نیست کارفرما هزینهای بالاتر از هزینهی انجام پروژه بدهد
بهعنوان کسی که برای خودم کار میکنم، باید برای خدمات بیمهای خانوادهام 1000 دلار در ماه پرداخت کنم. وقتی بهطور تمام وقت کار میکردم، کارفرما قسمت اعظم هزینههای بیمه را متقبل میشد. در آخرین شغلی که داشتم، 168 دلار به ازای هر فیش حقوقی برای خدمات بیمهای و 12.75 دلار به ازای هر فیش حقوقی برای خدمات دندانپزشکی پرداخت میکردم. بقیهی هزینه را کارفرما پرداخت میکرد.
اما الآن که برای مشتریهای بزرگ کار میکنم اصلاً از آنها توقع ندارم هزینهی بیمه مرا پرداخت کنند چراکه در زیرمجموعه کارمندان آنها قرار نمیگیرم. براساس اطلاعاتی که از Kaiser Family Foundation بهدست آوردهایم، این کار در هرسال 4708 دلار به ازای هر کارمند برای شرکت صرفهجویی میکند. اگر شرکتی بتواند بهجای 10 کارمند، 10 فریلنسر استخدام کند در هرسال میتواند 47000 دلار فقط در منابع مالی مرتبط با بیمه صرفهجویی کند. این مقدار برای استخدام تعداد زیادی کارمند کفایت میکند.
مطابق با هزینهای که پرداخت میکنید حداکثر خدمات ممکن را میگیرید
وقتی کارمندی را استخدام میکنید احتمال اینکه کارمندتان فقط برای اینکه اخراج نشود حداقل کار ممکن را انجام دهد بسیار زیاد است. هرکسی که در دنیای شرکت داری زندگی کرده حتماً با چند نمونه از این کارمندان برخورد داشته است. بعضی از کارمندان حداکثر تلاششان را میکنند تا بهترین خدمات ممکن را به شرکت ارائه دهند و ترفیع بگیرند اما بقیه به همینکه مدتی کار کنند و بعد بازنشسته شوند راضیاند. این صحنهی آشنا از فضای اداری بهطور واضح بیانگر این حقیقت است.
«تنها انگیزهی من اینه که اذیت نشم و بیکار هم نشم. باب تو هم میدونی که همین انگیزه باعث میشه یه طوری کار کنی که فقط اخراج نشی.»
اما یک فریلنسر خیلی راحت میتواند کارش را از دست بدهد؛ چون قرار نیست اخراج شود و کارفرما درگیر کاغذبازیهای معمول کارهای اداری نمیشود. کارفرما دیگر به او پیشنهاد کار نمیدهد. درنتیجه فریلنسرها باید بیشترین توان و نیروی خود را روی هر پروژه صرف کنند تا شانس پیشنهاد دوباره از طرف کارفرما را داشته باشند. این باعث میشود فریلنسر حتی بهتر از یک کارمند کارش را انجام دهد. اگر به فریلنسر حقالزحمهی خوبی پرداخت کنید، بهترین نتایج را میگیرید.
فریلنسینگ بیانگر مفهوم شایستهسالاری است
خیلی از شرکتها ادعا میکنند بهعنوان یک نهاد شایسته سالار فعالیت میکنند؛ به بهترین کارمندها ارتقای شغلی میدهند و بدترینها را جریمه میکنند. هیچ جایی نمیتواند به اندازهی Silicon Valley ادعا کند که شایسته سالاری را رعایت میکند، جایی که به سیستم مبتنی بر شایسته سالاری کارمندان افتخار میکند.
به دلیل چالشهایی که استخدام و اخراج کردن در شرکتها دارد، سطح شایستهسالاری در Valley و جاهای دیگر پایین آمده است. در برخی قسمتهای اروپا اخراج کردن کارمندان آنقدر سخت است که تقریباً هیچ منفعتی در ارتقای شغلی و استخدام نیروی جدید وجود ندارد. شرکتهایی که تحت تأثیر اتحادیه کارمندان هستند نیز در ادارهی شرکت با تمرکز روی کیفیت کار کارمندان و شایستهسالاری دچار مشکل هستند.
مفهوم شایستهسالاری در قلب فریلنسینگ نهفته است. مسئولین استخدام بهجای تمرکز روی مدرک و تجربه، روی پروژههای اخیر و نتایج آنها تمرکز میکنند. فریلنسرها هم بهجای ارتقای شغلی، میتوانند پروژههایی با دستمزد بالاتر دریافت کنند یا در استخدام شرکتی قرار بگیرند که پول بیشتری به آنها میپردازد. با توجه به اینکه در این حرفه تنبلی و سهلانگاری در انجام پروژهها به رابطهی کاری لطمه میزند و باعث میشود بازخورد کارفرماها منفی شود؛ میتوان گفت فریلنسینگ بیانگر شایستهسالاری حقیقی است.
فریلنسینگ به درد همه نمیخورد
کمی بعد از اینکه فریلنسینگ را به عنوان شغل تمام وقت خود در سال 2016 انتخاب کردم، تلفنی با یکی از کارفرماهایم صحبت کردم که میگفت همین کار را چند سال قبل انجام داده است. پس از 6 ماه سردرگم شد و نمیدانست فیش حقوقی بعدی او از کجا قرار است به دستش برسد و به شدت به این نیاز داشت که خدماتش را به دیگران بفروشد. او الآن بهعنوان مدیر محتوا در یک شرکت رسانهای بزرگ مشغول به کار است.
فریلنسینگ به درد او نمیخورد اما من عاشق این کار هستم. این مدرکی است که ثابت میکند فریلنسینگ برای بعضی خوب است و برای بعضی دیگر شغل مناسبی نیست. اگر مراحل سریع کاری این حرفه و همچنین شایسته سالاری نهفته در آن را دوست دارید مطمئن باشید که موفق خواهید شد. شاید یک سال دیگر نتوانید خود را قانع کنید که کار کردن در جای دیگر میتواند اینقدر خوشحالتان کند.