رایجترین سوالی که در اولین سال فعالیتم به عنوان یک نویسندهی فریلنسر ازم پرسیده شد، این بود:«زمینهی مورد علاقهتان چیست؟»
حقیقتاً این سوال سبب تعجبم شد؛ چراکه بهعنوان فردی بیست و پنج ساله که تازه وارد حوزهی فریلنسینگ شده، اصلاً نمیدانستم زمینهی مورد علاقهام چیست. و اگر راستاش را بخواهید، از آنجایی که من به سختی میتوانستم هزینهی اجارهام را تقبل کنم، فکر نمیکردم در جایگاهی باشم که بتوانم خدماتِ نوشتاریای که ارائه میکردم را محدود کنم.
حالا با چند سال تجربهی بیشتر متوجه میشوم باور به اینکه انتخاب یک زمینهی مورد علاقه باعث محدود شدن کارم میشود، چه تصور غلطی بود. درواقع، وقتی برای اولین بار به عنوان یک نویسنده با چند مهارت مشخص شروع به بازاریابی کردم، جریانی روان از کار را دیدم که برای اولین بار شروع شد.
اصلاً چرا به یک زمینهی مورد علاقه نیاز داریم؟
اینطور به قضیه فکر کنید: یک بسته چیپسِ شکلاتی و سه ظرف خمیر کلوچه دارید. هم میتوانید چیپسهای شکلاتی را به سه بخش تقسیم کنید و تعداد زیادی کلوچهی نهچندان خوب و کم شکلات داشته باشید یا میتوانید تمام بستهی شکلات را در یک ظرف استفاده کرد و دو ظرف خمیر دیگر را کنار گذاشت. نتیجهاش چه میشود؟ یک سینی از کلوچههای شکلاتی بسیار خوشمزه.
من هرگز نمیتوانستم سوالهای تشریحی را خوب پاسخ دهم اما شما دلیلش را میدانید. مشتریهای بالقوهی شما کسی را میخواهند که متخصص باشد و هرچه سعی کنید همهی کارها را خودتان انجام بدهید، احتمال اینکه یک متخصص باشید نسبت به موقعی که تنها روی یک یا دو مهارت تمرکز میکنید، کمتر خواهد بود.
محدود کردن زمینهی مورد علاقهتان
در انتخاب زمینه یا زمینههای مورد علاقهتان هیچ پاسخ درست یا غلطی وجود ندارد. و بله، شما میتوانید بیش از یک انتخاب داشته باشید اما تنها بین یک تا سه مهارت را انتخاب کنید تا بحث تخصص حفظ شود. اینجا سه مرحله وجود دارد که به شما کمک میکند، لیست زمینههای مورد علاقهتان را محدود کنید:
- متوجه شوید در چه زمینهای مهارت دارید.
- تشخیص دهید چهکاری را دوست دارید.
- جریانهای درآمدیِ پرمنفعت را در نظر بگیرید.
متوجه شوید در چه زمینهای مهارت دارید
این مسئله بهقدر کافی راحت بهنظر میرسد اما گاهی اوقات برایمان سخت است نقاط ضعف و قوت خودمان را ببینیم. راههایی هست تا چشم اندازی تازه نسبت به بهترین-یا در این مورد، بدترین- مهارتهای حرفهایتان پیدا کنید.
اگر مجرب هستید، به پروژههایی که چه به عنوان فریلنسر، چه به عنوان کارفرما رویشان کار کردهاید فکر کنید و زمانهایی را در نظر بگیرید که واقعاً بازخورد مثبتی دریافت کردید. آیا مضمون مشترکی میان این پروژهها وجود دارد؟ این مضمون همان زمینهی مورد علاقه است.
شاید شما در دنیای فریلنسینگ تازه وارد باشید یا بخواهید وارد صنعتی جدید شوید و پروژهی پیشینی نداشته باشید که برای مقایسه در نظر بگیرید. در این صورت، سعی کنید از یک غربالگرِ رزومه همانند جاباسکن استفاده کنید تا راهنماییتان کند. غربالگرهای رزومه بالاترین مهارتها را نشان میدهد و میتواند حتی مشاغل مشخصی که برای شما مناسب است را پیشنهاد دهد؛ در نتیجه میتواند کمک کند زمینهی مورد علاقهتان را محدود کنید.
تشخیص دهید چهکاری را دوست دارید
یکی از بزرگترین مزایایی که ما به عنوان فریلنسر داریم این است که باید کاری که انجام میدهیم را مدیریت کنیم. این فکر که نمیتوانید کاری که انجام میدهید را دوست داشته باشید را از ذهنتان بیرون بیاورید؛ چراکه به عنوان یک فریلنسر شما میتوانید و همچنین مجبورید کارتان را دوست داشته باشید.
به پروژههایی که در گذشته باعث شدند حس اعتماد به نفس و خوشحالی پیدا کنید، فکر کنید. آیا گروه خاصی از مشتریان بوده که باعث شدِ عاشق پروژه شوید یا در کُل این امر را نتیجهی خودِ پروژه میدانید؟ به هرجهت، اگر کاری که در انجامش مهارت دارید و کاری که دوست دارید انجام دهید با یکدیگر همپوشانی داشته باشند، مایهی تعجب نیست. بلکه دلیلی دیگر است که آن، زمینهی مورد علاقهتان است.
جریانهای درآمدیِ پرمنفعت را در نظر بگیرید
اگر فریلنسر هستید، شما نمایندهی برندتان هستید. یعنی گاهیاوقات، باید مثل یک صاحب شرکت فکر کنید. اینکار را اینچنین انجام دهید: وقتی زمینه مورد علاقهتان را محدود میکنید، جریانهای درآمدیِ پرمنفعتی که کمترین زمان را میبرند، در نظر بگیرید. سپس، اطمینان حاصل کنید آن جریانهای درآمدی بهصورت واضح روی وبسایت حرفهایتان قرار گیرد.
در مورد من، دو تا از سه خدمتِ من (زمینهی مورد علاقهام) که روی وبسایتم قرار دارد از آن دست پروژههاییست که دوست دارم رویشان کار کنم و از قضا، در آنها مهارت هم دارم. سومی یعنی مدیریت رسانههای جمعی خدمتی آسان و مداوم است که زمان خیلی کمی از وقتم را میگیرد. بهعلاوه، مشتریهای مدیریت رسانههای جمعیِ من بیشترین درصد درآمد ماهیانه را عایدم میکنند.
این پروژههای سریع و پردرآمد چیزی است که به شما اجازه میدهد بیشتر زمانتان را به کاری که دوست دارید انجام دهید، اختصاص بدهید.
پیدا کردن زمینهی مورد علاقهتان هیچ ربطی به محدود کردن خودتان ندارد و با رقابتیتر شدن در صنعتتان ارتباط مستقیم دارد. بهمحض اینکه زمینهی مورد علاقهتان را مشخص و خودتان به عنوان یک متخصص شروع به بازاریابی کنید، به شما تضمین میدهم ماهیهایی بزرگتر از تمامِ قبلیها صید خواهید کرد.