شاید تابهحال وبسایت همکاری در فروشتان را تأسیس کردهاید. شاید وقت زیادی روی آن گذاشتهاید و بهاندازهی کافی هم تلاش کردهاید اما هنوز نتیجه مدنظرتان را نگرفتهاید. شاید هم میخواهید یک وبسایت راهاندازی کنید اما فکر میکنید کار زیادی میطلبد، پیچیده است و از همه مهمتر ریسک بالایی دارد. شاید هم افراد دیگری را دیدهاید که نتوانستند بر مشکلات بازاریابی پورسانتی غلبه کنند و میترسید همین بلا بر سر شما نیز بیاید.
شاید از دور اینگونه به نظر برسد اما این طرز تفکر به همان اندازهای غلط است که بگوییم با بازاریابی پورسانتی میتوان در مدتزمان کمی درآمد فوقالعاده زیادی به دست آورد! مسئله اصلی این است که افراد به خودشان اطمینان ندارند و اعتقادی هم به درآمد منفعل (passive income) ندارند.
با در نظر گرفتن این موارد میخواهیم بررسی کنیم چرا اغلب افراد در برابر مشکلات بازاریابی پورسانتی کمر خم میکنند و بگوییم کجای کارشان ایراد دارد:
نداشتن وقت یا پول
بازاریابی پورسانتی در حقیقت یک نوع سرمایهگذاری است. باید یک وبسایت راهاندازی کنید، محتوا تولید کنید، کمپین تبلیغاتی ایجاد کنید و تمام این کارها نیاز به وقت و پول دارد. بااینوجود لازم نیست چندین میلیون تومان پول یا وقت آزاد زیادی داشته باشید تا بتوانید آستینها را بالا زده و کار را شروع کنید. اگر به نظرتان نداشتن وقت یا پول زیاد جزء مشکلات بازاریابی پورسانتی است بهتر است به این توصیه عمل کنید:
برای شروع به کمتر از یک ساعت در روز وقت نیاز دارید. باید یک سایت راهاندازی کنید که این روزها میتوان این کار را طی چند ساعت انجام داد. لازم است محتوای اولیه را تولید کنید که اگر فقط در اوقات فراغتتان بخواهید این کار را انجام دهید فقط چند هفته نیاز دارید.
ازنظر مالی تنها پولی که لازم است از جیبتان بدهید مبلغی است که برای نام دامنه و هاستینگ (میزبانی وبسایتتان) میپردازید. این مبلغ برای نام دامنه حدوداً 10 دلار در هرسال است. برای خدمات هاستینگ ماهانه کمتر از 10 دلار میپردازید. در این مرحله اگر کمی پول داشته باشید تا بتوانید مخارج کمپین تبلیغاتیتان را هم بدهید خوب است. این مبلغ تا حدودی از طریق کارمزدهایی که از فروش دریافت میکنید قابل بازگشت است.
اینکه بعد از برگشتن از دانشگاه یا سرکار روی مبلتان لَم بدهید و تلویزیون تماشا کنید قطعاً خیلی بهتر است اما به قول فرنگیها:
«اگر بخواهید کاری انجام دهید راهش را پیدا میکنید اما اگر نخواهید بهانهاش را مییابید!»
محاسبهی سود و زیانش کار سختی نیست. هرقدر آوردهی بیشتری داشته باشید، به درآمد بیشتری میرسید. اگرچه بهتر این است که با حداقلها شروع کنید تا چموخم کار دستتان بیاید.
درهرصورت ضرر پانصد هزار تومانی بهتر از ضرر پنج میلیون تومانی است که ما را به نکتهی بعدی میرساند:
شکست و بدبینی
یکی دیگر از دلایلی که باعث میشود در برابر مشکلات بازاریابی پورسانتی کمر خمکنید نداشتن صبر است! شاید قبلاً کمر همت را بستهاید و وقتتان را صرف مطالعه در مورد بازاریابی پورسانتی کردهاید. قلکتان را شکستهاید و داروندارتان را صرف راهاندازی بهترین وبسایت ممکن کردهاید. 50 دلار ته جیبتان را نیز خرج کمپین تبلیغاتیتان کردهاید اما درنهایت چیزی که نصیبتان شد هیچ بود! نکتهی اساسی اینجاست:
برای راهاندازی کسبوکاری موفق و مبتنی بر بازاریابی پورسانتی حداقل یک سال طول میکشد تا به سودآوری برسید. بازاریابی پورسانتی بیشتر شبیه به ماراتون است تا مسابقات کوچک دومیدانی! همین ویژگی برای شما برگ برنده است چون دیگر لازم نیست برای شروع زمان زیادی از روز را وقف آن کنید.
هیچکسی در اولین تلاش موفق نمیشود! هیچ ایرادی ندارد اگر کمپینهایتان شکست بخورند چراکه میتوانید از این شکستها درس بگیرید و به تلاشتان ادامه دهید. اگر وبسایتتان در اوایل کار درآمد کمی داشت دلزده نشوید و قدر همان را هم بدانید. میتوانید آن را دوباره در وبسایتتان سرمایهگذاری کنید تا به سود بیشتری برسید.
نیاز به سختکوشی و داشتن اطلاعات فراوان
مشکل اصلی اغلب افراد این است که فکر میکنند ورود به این حوزه بسیار مشکل است. اگر دانش فنی زیاد یا سابقه کاری مرتبط با بازاریابی/مدیریت تجاری نداشته باشید همهچیز مشکل و ترسناک به نظر میرسد. در این مرحله عدم تمایل به شروع یا ادامه بازاریابی پورسانتی منطقی به نظر میرسد اما این مسئله نیز مثل دیگر مشکلات بازاریابی پورسانتی قابل حل است.
اگر تلاش کنید و تمام اطلاعات لازم را از طریق اینترنت جستجو کنید، با اطلاعات بسیار زیادی مواجه میشوید که نمیدانید از کجا شروع کنید. درهرصورت نیازی به نگرانی نیست چون نشانهی خوبی است!
وجود منابع بسیار زیاد صرفاً به این معنی است که افراد زیادی زمانی در موقعیت شما قرار داشتند و اکنون موفق شدهاند بر مشکلات بازاریابی پورسانتی غلبه کنند. یادآوری میکنم که آهسته و پیوسته بروید و از سطوح مبتدی شروع کنید. مقالههای آموزشی بسیار زیادی برای مبتدیان وجود دارد. میتوانید مقالات موجود در (Mobidea Academy) را مطالعه نمایید.
در دسترس بودن اطلاعات زیاد به این معنی است که همیشه برای هر سؤالی که دارید پاسخی مناسب و قابلفهم پیدا میکنید.
بازاریابی پورسانتی یک شغل است و مثل هر شغل دیگری اگر آن را درست انجام دهید به درآمد معقولی میرسید. تنها فرق آن با شغلهای تماموقت این است که کمی طول میکشد تا روی غلتک بیفتید و بعد درآمد منفعل شما افزایش مییابد و آماده ادامه کار میشوید.
حتی اگر همهچیز روی غلتک بیفتد هم کار شما تمام نشده است؛ لازم است محتوا تولید کنید، کمپینهای جدید راه بیندازید، محرکهای فروش ایجاد کنید، قیف فروش ایجاد کنید و دیگر کارهای لازم را انجام دهید. حتی اگر آنقدر موفق عمل کنید که لازم باشد افراد دیگری را استخدام کنید تا این کارها را برایتان انجام دهند؛ بازهم باید آنها مدیریت کرده و روی عملکرد آنها نظارت داشته باشید.
قدم آخر آزمون و تحلیل است. هیچ کسبوکاری نمیتواند بدون داشتن بازخورد مناسب موفق شود. نمیتوانید تیری در تاریکی رها کنید و انتظار زدن به هدف هم داشته باشید بلکه باید چراغها را روشن کنید، نفسی عمیق بکشید و هدف بگیرید! در بازاریابی پورسانتی نیز باید همین کار را انجام دهید تا بتوانید بر ضعفهایتان غلبه کرده و نقاط قوتتان را بیشازپیش تقویت کنید.
این را بدانید که اگر به خودتان زمان بدهید بهتدریج در این کار پیشرفت میکنید.
حال که میدانید چگونه بر مشکلات بازاریابی پورسانتی غلبه کنید زمان آن رسیده تا قدم اول را بردارید و با درایت و صبوری کارها را پیش ببرید.